هفت اصل کلی تربیت کودک
به ادب و تربیت به عنوان نوعی آموزش فکر کنید
به تأدیب و تربیت کودک به عنوان نوعی آموزش فکر کنید، نه شکلی از تنبیه! فرزندتان نیاز دارد که بیاموزد چگونه با دیگران کنار بیاید و از خطر برکنار بماند. او دانشآموز مشتاقی است اما مهمترین درسها که تقسیم کردن چیزها با دیگران، صبر، همکاری و احتیاط است، چند سال طول میکشد تا خوب فهمیده و تثبیت شوند. به عنوان معلم اصلی او، این کار شماست تا با ثبات، صبر و دلسوزی خود این درسها را در ذهنش تثبیت کنید.
هرگز کودک را کتک نزنید
هر قدر هم که رفتار فرزندتان بد باشد، کتک زدن نباید یکی از گزینههای شما باشد. کتک زدن کودکان و سیلی خوردن به آنها میآموزد که باید از پدر و مادر خود بترسند و مهمتر از آن، این پیام را به آنها میدهد که اگر قویتر باشی، زدن دیگران ایرادی ندارد. اگرچه شما هرگز قصد آسیب رساندن به فرزندتان را ندارید، ولی وقتی عصبانی هستید به سادگی ممکن است کنترل خود را از دست بدهید.
اگر احساس میکنید که میخواهید فرزندتان را کتک بزنید، تا وقتی این احساس میگذرد به خودتان یک وقفه بدهید.
با نگرش مثبت پیش بروید
انضباط دادن همیشه نباید منفی باشد. وقتی فرزندتان را در حال یک رفتار خوب مثل دادن یک اسباببازی با دوستش یا جمع کردن چیزهایی که ریخته است میبینید، با شادی و غافلگیری او را تشویق کنید. در نتیجه او یاد میگیرد که مجبور نیست بدرفتاری کند تا توجه شما را به خود جلب کند.
در ثبات یک روش جدی باشید
برای کودکان نوپا ثبات رویه و روش بسیار حیاتی است. اگر دست زدن به لپتاپ شما دیروز ممنوع بود، امروز هم باید ممنوع باشد و نگران تکرار خواستههایتان هم نباشید. برای کودک نوپا ممکن است لازم باشد که چیزی را به معنای واقعی کلمه ۱۰۰ بار بشنود تا منظورتان را درک کند.
به جای توضیح طولانی، خیلی ساده بگویید
وقتی کودک کار خیلی اشتباهی میکند، به سخنرانی نیاز ندارد، فقط یک «نه» قاطع به او بگویید و گاهی هم همراه با توضیح مختصری مثل، «ممکن بود صدمه ببینی» یا «این وسیله اسباببازی نیست». سپس او را به فعالیت مناسبی راهنمایی و سرگرم کنید. کودکان کوچک و خردسال بازهٔ توجه کوتاهی دارند، بنابراین احتمالاً خوشحال خواهد شد که به فعالیت جدیدی مشغول شود.
آگاهانه از وقفههای تربیتی استفاده کنید
وقفه دادن میتواند مفید باشد، اما بعضی از کودکان این مفهوم را تا زمانی که حداقل سه سال دارند درک نمیکنند. برای یک کودک کوچکتر، وقفهها گیجکننده و ناامیدکننده هستند. اگر کودکتان به اندازهای بزرگ شده است که معنای وقفهها را درک کند، باز هم از آنها با دقت و کمتر استفاده کنید و مدتشان را به سه دقیقه یا کمتر محدود کنید، فقط به اندازهای که فرزندتان بتواند کنترل خود را به دست بیاورد. به جای اینکه فرزندتان را به اتاقش بفرستید او را در «صندلی شیطنت» بگذارید، زیرا نباید کودک اتاقش را با تنبیه ارتباط دهد. میتوانید خودتان هم کنارش بنشینید. در این حال، او احتمالاً زودتر آرام خواهد شد.
انجام کارها را آسان کنید
انجام کار درست را برای فرزندتان تا جای ممکن آسانتر کنید. سعی کنید از قرار دادنش در شرایطی که نمیتواند خود را کنترل کند خودداری کنید. برای مثال، وقتی خسته و گرسنه است، او را به یک خرید طولانی نبرید و او را با چیزهایی که مجاز به دست زدن به آنها نیست احاطه نکنید. اگر دنیای اطراف کودک مملو از چیزهای وسوسهانگیز باشد، شما مجبورید تمام روز را صرف نه گفتن کنید. سعی کنید فرصتهای او برای بازی و کشف و شناخت جهان را به حداکثر برسانید اما شانس او برای به دردسر افتادن را به حداقل برسانید.
انواع سبکهای فرزندپروری
سبک فرزندپروری به ترکیب تکنیک، راهحل و راهکارهایی گفته میشود که برای رشد و تربیت کودکتان انتخاب میکنیم. راه و روش تربیت کودک طبق دستهبندیهای مختلفی نامگذاری شدهاند که یکی از این دستهبندیهای تربیتی و سبکهای فرزندپروری شامل موارد زیر است:
سبک سهلگیرانه
سبک سهلگیرانه با کنترل کم و محبت زیاد توأم است. روشهای تربیتی والدینی که این سبک را انتخاب میکنند، برعکس سبک سختگیرانه است و در کل ویژگیهای زیر را دارند:
- این والدین قوانین تعیین نمیکنند یا قوانین خیلی کمی دارند.
- میگذارند کودکان خودشان تصمیم بگیرند و فرصت تجربه به بچهها میدهند.
- بیشتر اجازه میدهند کودکشان هر کاری را دوست دارد انجام دهد.
- هدایت و جهتدهی کمتری از خود نشان میدهند.
- دخالت کمتری دارند و تنها وقتی وارد میشوند که مشکلی جدی به وجود آمده باشد.
- برخوردی گرم با کودک دارند و مراقبتکننده هستند.
- خیلی ملایم و بامدارا هستند.
- خیلی بخشندهاند و از هر چیزی زود میگذرند.
- در برخورد با اشتباهات کودکشان از اصطلاحی مثل «بچهس دیگه» استفاده میکنند.
- به خاطر دلسوزی، پیامدهای رفتاری را خیلی جدی نمیگیرند و انجام نمیدهند.
- با اصرار یا خواهش کودکشان، سریع امتیازش را به او برمیگردانند یا محدودیتها را برمیدارند.
- بیشتر نقش دوست را برای کودک خود میگیرند.
- آنها به حرفهای کودک در مورد مشکلاتش گوش میدهند اما تلاشی برای اصلاح رفتار کودک نمیکنند.
- در این نوع فرزندپروری انتظارات یا وجود ندارد یا در پایینترین جای ممکن است.
سبک مقتدرانه
سبک مقتدرانه شامل کنترل زیاد و محبت زیاد است. والدینی که سبک مقتدرانه را برگزیدهاند، ویژگیهای زیر را دارند:
- برای تربیت کودکان قانون وضع میکنند.
- پیامدهای رعایت نکردن قوانین را اجرا میکنند.
- قوانین مشخص است و دلایل آن به کودک توضیح داده میشود.
- ارتباط با کودکان زیاد و متناسب با سن و درک کودکان است.
- مراقبتکننده و حامی هستند.
- احساسات کودک را در هر موقعیتی در نظر میگیرند.
- به احساسات کودک توجه و ارزش داده میشود، اما این موضوع روشن میشود که در نهایت والدین مسئول تربیت هستند.
- تلاش زیادی برای ایجاد و حفظ یک رابطهٔ مثبت با کودک میکنند.
- وقت و انرژی زیادی را صرف جلوگیری از مشکل رفتاری پیش از وقوع آن میکنند.
- از راهکارهای مثبت برای تربیت استفاده میکنند.
- دلایل قوانین را توضیح میدهند و از پاداش و تشویق کودکان استفاده میکنند.
- انتظارات و اهداف بالا و روشنی در خانواده وجود دارد.
- مفهوم منطقی و درست آزادی مشخص و مشهود است.
سبک مستبدانه
سبک مستبدانه شامل کنترل زیاد روی کودک و محبت کم است. این نوع والدین را در روانشناسی کودک، اصطلاحاً والدین کنترلگر مینامند. این والدین ویژگیهای زیر را دارند:
- والدین دارای سبک مستبد برای انضباط ارزش بسیار زیادی قائل هستند.
- سبک انضباطی خشک و اغلب بدون توضیح و صحبت است.
- تنبیه یک کار معمول است.
- قوانین در خانه به شکلی سختگیرانه وضع شدهاند.
- کنترل خیلی بالایی روی کودکان دارند.
- آزادی فرزندان در خانواده بسیار محدود است.
- ارتباط بیشتر یکطرفه است.
- علت قوانین توضیح داده نمیشود.
- اغلب مراقبت و حمایت کمتری از کودکان دارند.
- انتظارات از بچهها بالاست.
- رفتار با کودک بدون انعطاف است.
- اهمیت کمتری به احساسات و هیجانات کودک میدهند.
- صمیمیت عاطفی کمتری با کودکان ایجاد میکنند.
- معتقدند کودکان باید از تمام قوانین بدون استثنا و بیچون و چرا اطاعت کنند.
- خیلی توضیحات منطقی در مورد تربیت به کودک نمیدهند. برای مثال، در جواب توضیح خواستن کودکان میگویند: «چون من میگم!»
- خیلی اهل گفتوگوی منطقی با کودک نیستند.
- تمرکزشان بیشتر روی اطاعت کردن است.
- به کودکان اجازه نمیدهند وارد بحثها و چالشهای حل مسئله شوند.
- بیشتر قوانین را وضع میکنند و بدون توجه به نظر کودک پیامدهای آن را برای کودک اعمال میکنند.
- از تنبیه و سرزنش کودک در مقابل اشتباهاتش بیشتر استفاده میکنند.
سبک طردکننده
سبک طردکننده شامل کنترل کم و محبت کم است. در این نوع سبک تربیتی در واقع هیچ راه و روش تربیتی مشخصی به کار نمیرود. اشاره به این سبک تربیتی بیشتر یک توضیح برای آشنایی و آگاهی شما پدر و مادر عزیز برای شناخت این نوع سبک غیرقابل انتخاب است تا هر چیز دیگر! والدین طردکننده ممکن است دچار افسردگی یا اعتیاد باشند. کودکان این والدین نه فقط هدایت زیادی دریافت نمیکنند، بلکه رقبت و توجه زیادی هم نمیگیرند. کودکان این والدین، اغلب با ترس از طرد شدن از طرف دوستان و اطرافیان درگیرند. والدین طردکننده ویژگیهای زیر را دارند:
- قوانین تربیتی زیادی نمیگذارند.
- به کودکان اجازه میدهند که بدون آگاهی دادن یا مراقبت کردن هر کاری میخواهند انجام دهند.
- انتظارات کمی از کودک دارند.
- ارتباطشان با کودک بسیار محدود است.
- مراقبت بسیار کمی از کودکان دارند.
- انتظارات کمی از کودک دارند.
- اطلاع کمی نسبت به وضعیت کودکشان دارند.
- درگیری کمی با کودک خود دارند یا خیلی کاری به کار او ندارند.
- زمان خیلی کمی را با کودکشان میگذرانند.
- وقت و انرژی زیادی برای رسیدگی به نیازهای کودک نمیگذارند.
- والدین طردکننده ممکن است در مورد کودکشان غفلت کنند، اما در بیشتر مواقع این موضوع غیرعمدی است.
- این والدین انتظار دارند کودکان خودشان بزرگ شوند.
بهطورکلی، والدین طردکننده آگاهی کمی نسبت به رشد کودکانشان دارند، زیرا درگیری بسیار شدیدی در مورد مسائلی مثل مشکلات مالی، بیکاری، بیماری و غیره دارند. کودکانی که با این نوع سبک تربیتی رشد میکنند اغلب اعتماد به نفس بسیار پایینی دارند. برای مثال، پدر یا مادری که دچار اختلالات روانی مثل افسردگی است یا اعتیاد به مواد مخدر دارد نمیتواند به نیازهای عاطفی یا جسمی کودکش به شکل مناسب رسیدگی کند.
اثر سبک تربیتی بر کودک: ویژگیهای کودکان با سبکهای فرزندپروری مختلف
هر یک از سبکهای فرزندپروی اثرهای متفاوتی را روی کودک و شکلگیری شخصیت و رفتار فرزند شما میگذارد. آگاهی از این موارد به والدین کمک میکند تا در انتخاب سبک فرزندپروری مناسب، تصمیمهای بهتر و آگاهانهتری بگیرند. ویژگی کودکان با سبکهای تربیتی مختف به شکل زیر است:
کودک تربیتشده با سبک سهلگیرانه
کودکانی که با سبک تربیتی سهلگیرانه یا سبک تربیتی آسانگیر بزرگ میشوند، بیشتر امکان دارد که ویژگیهای زیر را در بزرگسالی داشته باشند:
- ممکن است اعتماد به نفس پایینتری داشته باشند.
- ممکن است عزت نفس پایینتری پیدا کنند.
- بیشتر امکان دارد مشکلات رفتاری نشان دهند، زیرا از منبع اقتدار و قوانین بهرهمند نشدهاند.
- ممکن است به دلیل ناتوانی در کنترل هیجانات و بازداری رفتاری تا حدی دچار مشکل شوند، چون در کودکی رفتارهایشان کمتر هدایت و کنترل شده است.
- امکان دارد مشکلاتی مثل افت تحصیلی، فرار از مدرسه و اضافه وزن را به تدریج نشان دهند.
کودک تربیتشده با سبک مقتدرانه
سبک تربیتی مقتدرانه ارتباط زیادی با سلامت روان و رشد روانی و عاطفی کودک دارد. بر اساس مطالعات موجود، کودکان دارای سبک تربیتی مقتدر بیشتر ویژگیهای زیر را خواهند داشت:
- با احتمال بیشتری تبدیل به بزرگسالان مسئول و مستقلی میشوند.
- در بیان احساسات و نظرات خود آزادانه عمل میکنند.
- بیشتر گرایش به شادی و موفقیت پیدا میکنند.
- به خاطر داشتن مهارت تصمیمگیری درست، در تصمیمات و ارزیابی ریسک در زندگیشان عملکرد موفقیتآمیزتری دارند.
کودک تربیتشده با سبک مستبدانه
کودکان دارای این سبک تربیتی بیشتر از والدین به دلیل ترس و عواقب آن مثل تنبیه یا سرزنش نشدن اطاعت میکنند. این گروه کودکان ویژگیهای زیر را خواهند داشت:
- بیشتر در خطر مشکل در حرمت نفس و خودکمبینی قرار دارند، زیرا نظرات آنها عموماً بیارزش شمرده شده است.
- پرخاشگری کودکان و کینهجویی نیز از نتایج سبک مستبدانه است.
- این کودکان امکان دارد در آینده در حل مسائل منطقی مشکل پیدا کنند.
- بیشتر به شکل هیجانی و با پرخاشگری به مسائل واکنش نشان میدهند.
- به دلیل سختگیری والدین، این کودکان ممکن است یاد بگیرند برای دوری از تنبیه بیشتر دروغ و پنهانکاری کنند.