بازی قدرت در تمام طول تاریخ و در زمینههای مختلف قابل مشاهده است. یکی از نمودهای این بازی، در نحوه ارتباط والد-فرزند خودنمایی میکند؛ والدین انتظار حرفشنوی فرزندان و فرزندان نیز انتظار رهایی از قیدوبندهای والدین را دارند. به هر صورت، گوش ندادن کودکان به والدین برای پدر و مادرها آزاردهنده است و آنها همواره از خود میپرسند: «چرا بچهم به حرفم گوش نمیده؟»، «آیا مشکل از من است؟» و «چیکار کنم بچهم ازم حساب ببره؟»
گوش ندادن کودک به حرف پدر و مادر
حقیقتا ما بزرگترها نیز به سختی نصیحتهای دلسوزانه دوستان و آشنایان را میپذیریم؛ پس نباید از کودکانِ بازیگوش و خیالپرداز انتظار زیادی داشته باشیم. اگرچه نشنیده گرفتن حرف والدین یک مشکل محسوب میشود و باید مدیریت شود، اما هر چیزی اصول و قواعدی دارد. نصیحتگریزی نیز یک ویژگی رشدی است و مختص فرزند شما نیست. آنها نه تنها به حرف شما که به حرف هیچکس توجه نمیکنند.
تقریبا دو دوره حساس رشدی در این زمینه وجود دارد: ۲-۶ سالگی و نوجوانی. در این دورهها بسیار بعید است که جنگ قدرت را در خانه از فرزندتان ببرید. در کودکان این سنین، مرغ همیشه یک پا دارد و حرف، حرف خودشان است. اگر هم با زور و اجبار فیزیکی مانعشان شوید، انواع اختلالات روانی و جسمانی مانند افسردگی، اضطراب و تاخیر رشدی در کمینشان است. پس بیایید ابتدا در جای درست بایستیم و از زاویه بهتری مشکل را بررسی کنیم.
علت حرف گوش ندادن کودکان و نوجوانان
اولین قدم برای حل مشکل، فهم آن است. اگر نافرمانی فرزندان یک مسئله رشدی است، پس حتما دلایل تکاملی و روانی خوبی برایش وجود دارد. در این قسمت مهمترین و زیربناییترین دلایل حرف گوش ندادن کودکان را توضیح میدهیم.
لجبازی و نیاز به خودمختاری
نیاز به خودمختاری و استقلال، مهمترین دلیل حرف گوشنکردن بچهها است. نیاز به خودمختاری از حدود ۲ سالگی و با رشد مهارتهای حرکتی شروع و در نوجوانی به بیشترین حد ممکن میرسد. رسیدن به استقلال، حکم مرگ و زندگی را برایشان دارد؛ به همین دلیل، استفاده از اجبار و تهدید فقط مشکل را بزرگتر میکند. به گفته اریکسون، روانشناس معروف حوزه رشد، نیاز به خودمختاری در حدود ۱-۳ سالگی آغاز و عدم ارضای آن موجب بروز بیهدفی و ناامیدی در فرزند میشود. بعد از دوران آرام دبستان، استقلالطلبی در دوران نوجوانی به یکباره افزایش و برخورد درست والدین با فرزندان در سن بلوغ اهمیت زیادی پیدا میکند.
متوجه نشدن خواسته های والدین
رشد ناکافی مهارتهای کلامی، هوشی و عملی دستبه دست یکدیگر میدهند و مانع درک درست پیامهای دریافتی از سوی والدین میشوند. به عنوان مثال، آنها مهارتهای ارتباطی ضعیفی دارند و نحوه تعامل با شما را بلد نیستند. احتمالا بارها از فرزندتان درخواست کردهاید در حاشیه خیابان راه نرود اما او حرف شما را نادیده گرفته است، به نظرتان چرا؟ به احتمال زیاد او پیام شما و خطرِ احتمالی را درک نمیکند. دقیقا به همین دلیل است که بارها گفتهایم: «قبل از تعیین هر قانون و محدودیتی، ابتدا دلیل آن را برای کودک توضیح دهید.»
مشکل در پیروی از دستورالعمل ها
وقتی یک قانون شامل چند مرحله است، بچهها (به خصوص کودکان پیشدبستانی) در رعایتکردنش با مشکل مواجه میشوند. به عنوان مثال، چرا وقتی به کودک میگوییم: «برو لباساتو بپوش که بریم خونه مادربزرگ.»، او معمولا این کار را انجام نمیدهد؟ زیرا لباس پوشیدن دارای چندین و چند مرحله است:
- رفتن به کمد لباسها
- پیداکردن لباس مدنظر
- درآوردن لباسها از کمد
- پوشیدن پیراهن، شلوار، جوراب و کفش که هر کدام نیز مراحل مختلفی دارد.
بازیگوشی و بیش فعالی
بازیگوشی و بیشفعالیِ بچهها موجب حواسپرتی آنها میشود. برای آنها بازی در اولویت است و در حین بازی، تمام پیامها از این گوش وارد و از آن گوش خارج میشود. به صورت کلی نیز، تمرکز و توجه مداوم برای کودکان مشکل است و باید پیام خود را کاملا کوتاه و شفاف بیان کنید. در غیر اینصورت، آنها قوانین را متوجه نمیشوند یا فراموش میکنند.
ناتوانی در به تاخیرانداختن تمایلات و خواسته ها
رفتارهای کودکان تا حدودی بدوی است و برای یادگیری تشریفات و آدابورسوم آمادگی ندارند. آنها برای دستیابی به خواستههایشان، زمین و زمان را به هم میریزند. از نگاه عصبشناختی، قسمت پیشپیشانی مغزشان (مسئول کنترل تکانهها) هنوز به اندازه کافی رشد نکرده است؛ به همین دلیل، آنها توان کافی برای جلوگیری از تکانهها و تمایلات را ندارند. ناتوانی در کنترل تکانهها به دلایلی مانند ابتلا به اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان، میتواند شدیدتر از حالت معمول باشد.
برخورد نامناسب والدین با فرزندان
هرچند حرف گوشنکردن کودک به عوامل رشدی مربوط است، گاهی رفتار و گفتار شما باعث تشدید آن میشود. از انجام موارد زیر به شدت پرهیز کنید، زیرا موجب تشدید لجبازی و نصیحتگریزی فرزندان میشود.
- حرفزدن هنگامیکه کودک حواسش جای دیگری است یا مشغول بازیکردن است
- بیان خواستهها با صدای بلند
- استفاده از کلمات ناخوشایند و دستوری
- تعیین محدودیتهای افراطی و مدام نصیحتکردن
- استفاده از اجبار و تهدید
- تکرار مداوم و کسلکننده درخواستها
- حرفگوشگن نبودن والدین
طریقه رفتار با کودک حرف گوش نکن
اگر در دوران کودکی برای حل این مشکل به زور و اجبار متوسل شوید، قطعا در نوجوانی گریبانگیرتان خواهد شد. برای اصلاح رفتار کودکی که حرف گوش نمیکند، ابتدا باید دلش را نرم و توجهش را جلب کنید. روشهای زیر در برای برقراری ارتباط موثر و نحوه رفتار با کودک حرف گوش نکن به شما کمک خواهند کرد.
از جملات مثبت استفاده کنید
به دو دلیل نباید از جملات منفی و دستوری استفاده کنید:
- باعث ایجاد احساس اجبار و تحریک لجبازی و حاضرجوابی کودک می شوند.
- به کودک نمیگویند چه کاری درست است و تاثیری بر اصلاح رفتار ندارند.
بنابراین، از جملات مثبت برای مدیریت رفتار کودک استفاده کنید. مثلا به جای گفتن «در حاشیه خیابان راه نرو»، بگویید: «از پیاده رو استفاده کن تا ماشین بهت نزنه.»
حرف شنوی را تقویت و تشویق کنید
هرچند رشوه دادن بد است، اما تشویق رفتارهای سازگارانه بسیار مفید است. تقویت رفتارهای مثبت، احتمال بروز آنها در آینده را افزایش میدهد و یکی از بهترین روشهای اصلاح رفتار و افزایش عزت نفس در کودکان است. لازم نیست حتما برای کودک هدیهای نفیس بگیرید؛ تشویق کلامی و گفتن جملاتی مانند «تو خیلی پسر خوبی هستی که به پدر و مادرت احترام میذاری»، گاها تاثیرگذاری بیشتری نیز دارد.
هرگز درخواستتان را بیش از دو بار تکرار نکنید
بازیگوشی بچهها گاهی مانع جدیگرفتن حرفهای شما میشود؛ پس درخواستهای خود را در عین رعایت احترام و آرامش، با لحنی کاملا جدی و به صورت زیر مطرح کنید:
- دفعه اول درخواست را کاملا محترمانه بیان کنید: «لطفا اسباببازیهاتو جمع کن.»
- بار دوم نیز موضوع را مطرح و به کودک عواقب نقض قوانین را هشدار دهید: «لطفا اسباببازیهاتو جمع کن. اگه جمعشون نکنی، تا فردا حق بازی باهاشون رو نداری.»
- در مواقع لزوم، پیامدهای منفی را اعمال کنید.
محدودیتگذاری و تعیین جریمه برای رفتارهای ناسازگارانه در آموزش معذرت خواهی به کودکان نیز موثر است.
بین آزادی و محدودیت تعادل ایجاد کنید
اگر مانند والدین هلیکوپتری محدودیتهای افراطی تعیین کنید و مدام بگویید «نه»، مسلما کودک به حرفهای شما توجهی نخواهد کرد. رعایت دو نکته زیر در این زمینه الزامی است:
- قبل از صحبت با کودک اولویتهایتان را تعیین کنید و سپس آنها را با او در میان بگذارید.
- محدودیتها باید واقعبینانه باشند و پیامدهای مناسبی برای نقضشان وجود داشته باشد.
عوامل زمینه ساز را شناسایی و خنثی کنید
شناسایی عوامل حرف گوشنکردن کودک، در پیشگیری از آنها به شما کمک میکند؛ یعنی اگر بتوانید محرکهای نافرمانی کودک را پیشبینی کنید، جلوگیری از آنها آسانتر میشود. برای مثال، اگر فرزندتان همیشه در فروشگاه به سراغ بستنیها میرود، اسباببازی موردعلاقهاش را با خودتان ببرید و حواسش را پرت کنید.
همدل و وقت شناس باشید
بچهها نیز مانند ما بزرگسالان، گاهی خوشحال و گاهی غمگین هستند. اگر درخواستها و مسئولیتها را در زمان مناسب و هنگام خوشحالی کودک بیان کنید، بهتر مورد پذیرش قرار میگیرند. علاوه بر این، همدلی با احساسات فرزندان، منجربه بهبود رابطه والد-فرزندی و حرفشنوی آنها میشود. یکی از تکنیکهای موثر هنگام گفتوگو با کودکان، برقراری ارتباط چشمی در حین گفتوگو با آنها است. خلاصه و مفید بگویید
کودکان (به خصوص بچههای پیشدبستانی) دامنه توجه و تمرکز محدودی دارند و به سرعت حواسشان پرت میشود. پیغام را مختصر کنید و گفتوگوی ۵ ثانیهای را ۵ دقیقه ادامه ندهید؛ یعنی، آنچه باید انجام شود و پیامدهای نقض آن را به سادهترین و خلاصهترین حالت ممکن بیان کنید.
حق انتخاب بدهید
لجبازی کودکان مانع از حرفشنوی آنها میشود. از سبک فرزند پروری مقتدرانه استفاده کنید و مجموعه محدودی از انتخابها در اختیارشان بگذارید تا احساس کنترل داشته باشد. برای مثال، به جای گفتن «اتاقت را مرتب کن»، بگویید: «دوست داری اول اسباببازیهاتو جمع کنی یا لباسهاتو؟» داشتن حق انتخاب، باعث افزایش حرفشنوی کودک میشود و یکی از روشهای موثر در آموزش صبر به کودکان عجول است.
سخن پایانی
حرف گوشنکردن کودکان رفتاری رایج در سنین پیشدبستانی و نوجوانی است. آنها به دلایلی مانند نیاز به خودمختاری، بازیگوشی و برخورد نامناسب پدر و مادرها با نیازها و امیالشان، از پذیرش خواستههای والدین امتناع میکنند. هرگز به زور و اجبار متوسل نشوید زیرا باعث بروز مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب و افزایش نافرمانی کودک میشود. برای حل مشکل حرف گوشنکردن فرزند، ابتدا باید علت و عوامل زیربنایی مشکل را شناسایی و سپس با استفاده از روشهای مناسبی مانند دادن حق انتخاب به کودک، انتظارتان از رفتارش را به شیوهای مناسب بیان کنید.